چند وقت بعد از اولین دفعه اش که رفته بود سوریه و چند روزی مونده به اعزام مجددش و یا بهتر بگم اعزام آخرش، تصمیم گرفت که به خاطر نیازش یه لپ تاپ بخره.
بعضیا پیش خودشون گفتند لابد رفته سوریه و برگشته پولدارشده!
وقتی که دیدم برای خرید زنگ زد به باباش و از باباش تقاضای پول لپ تاپ و کرد، متوجه شدم که نه از این خبرا نیست.
میگفت وقتی از بابام پول خواستم، گفت که اینجا بعضیا فکر میکنن که وقتی میری سوریه ماهی پنجاه میلیون پول میگیری!!!
وقتی که داشت سوار هواپیما میشد که بره برای خداحافظی بهش زنگ زدم و به شوخی بهش گفتم: حالا که داری میری اون لپ تاپتو وصیت کن برا من که اگه شهید شدی دو برابر خوشحال شیم.
گفت که سید، من فقط توی یک سوم اموالم میتونم وصیت کنم، این لپ تاپ تقریبا همه ی اموال منه!!!
نفهمیدم شوخی کرد یا جدی گفت، ولی بعدش که فکر کردم دیدم راست گفت واقعا هم همینطور بود، هیچ چی دیگه نداشت تو این دنیا.
هدیه به روح پاک
شهید بیاضی زاده
صلوات